ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
نمایشگاه قرآن پل ارتباطی میان مخاطبان و محافل معنوی است
محمد ساربان:درباره برگزاری نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم بعد از پشتسر گذاشتن تجربه دو سال زندگی با کرونا و عدم برگزاری این رویداد باید گفت که بعد از حضور در نمایشگاه امسال، عطش مخاطبان به همزیستی ولو در حد دقایق و یا ساعتی در سایه کلام آرامشبخش خداوند و محیط معنوی و مأنوس شده با قرآن را درک کردم. تجربه دو سال اخیر و قرار گرفتن در بطن اخبار تلخ از دست دادن عزیزان، هموطنان، هنرمندان و کسانی که ما بهسبب این ویروس آنها را از دست دادیم، باعث تخریب روحیه عمومی مردم شده است. پرواضح است که در جامعهای متمدن و فرهنگی مانند ایران که همزیستی مردمان آن با مفاهیم دینی سابقهای بسیار طولانی دارد، فراهم شدن شرایطی مانند نمایشگاه قرآن و نظایری از این دست، میتواند پل ارتباطی میان مخاطبان و محافل روحانی معنوی و مذهبی باشد و در افزایش روحیه آرامش جامعه، تزریق امید و نشاط نقش مؤثری داشته باشد.
بخشی از گفتههای این بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون با ایرنا
بخشی از گفتههای این بازیگر پیشکسوت تئاتر، سینما و تلویزیون با ایرنا
تئاتر آموزشی یا آموزش تئاتر
رضا آشفته
منتقد
تئاتر آموزشی با آموزش تئاتر زمین تا آسمان فرق میکند و اما این روزها ما در صحنه بیشتر با آموزش تئاتر همراه میشویم؛ و این مسأله چندان مبهم و پیچیده نیست زیرا که گروههای حرفهای و بازیگران و کارگردانان شناخته شده یک دوره آموزشی برگزار میکنند و از ایده تا اجرا یک گروه جوان را آموزش میدهند و ماحصلش را در شکل یک اجرا به صحنه میآورند،در حالی که تئاتر آموزشی، هدفاش آموزش یک سری نکات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی است که بیشتر گروههای مارکسیست برای بالا بردن درک و آگاهی همگانی در نظر میگرفتند که شاید مهمترین آنها برتولد برشت آلمانی و یا آگوستو بال برزیلی باشند. یکی در دوران پیش از جنگ جهانی دوم بهدنبال ارتقای درک سیاسی و اجتماعی تودهها در اروپا برآمده و دومی در برزیل و در کشورهای درحال پیشرفت پس از جنگ جهانی دوم بهدنبال بیان نظرات سیاسی و اجتماعی است.
به هر روی اگر امروز به تماشاخانه ناظرزاده کرمانی بروید و نمایش «موضوع چیه؟» به نویسندگی صحرا رمضانیان و کار مارین ون هولک را ببینید، متوجه این نکته بارز خواهید شد که کارگردان و همسرش، آروند دشت آرای، یک گروه جوان را آموزش دادهاند و حالا به ظاهر در یک وضعیت نمایشی و نه یک درام صرف بهدنبال انتخاب دو برگزیده از سوی تماشاگران هستند که آنها را وارد یک پروژه بازی در فیلم کنند و چیزهایی مانند این... تا اینجا نیت گروه اجرایی بسیار خوب است و پیش برنده مقاصد آموزشی این جوانان جویای نام است اما کامل کننده این راه نیست. اگر بخواهیم یک گام رو به جلو را مثال بزنیم نمایش «دوستان» نوشته کوبه آبه و کار نادر نادرپور است که همین یکی دو هفته پیش در تالار اهورا داشت اجرا میشد و در آن عدهای جوان به چالش کشیده شده بودند که آنها با درک اولیه و مسأله درست خوانی متن و درست حرکت کردن در صحنه بدون ترس و لرز خود را بیازمایند اما این هم همه این راه نیست و فقط یک پله بالاتر از نمایش موضوع چیه؟ هنرجویان را با درک درست حضور در صحنه آشنا کرده و چون ماحصل یک تئاتر کامل نیست بنابراین باید همچنان با این هنرجویان یا دانشجویان مسیر آزمودنی تئاتر را تا یک اجرای کامل که مبتنی بر رعایت دقیق میزانسن و ایجاد حس و یا فضاست، این راه را پیش برد و مثال بارز این روزهایش، همانا اجرای نمایش بانوی محبوب من کار گلاب آدینه که برداشتی از فیلم اقتباسی بانوی زیبای من (نوشته آلن جی لرنر بر اساس نمایشنامه پیگمالیون برنارد شاو ایرلندی) است. نمایش که نزدیک به یکسال و نیم تمرینهایش به درازا کشید و در آن هم هنرجویان حضور داشتند و هم افراد حرفهای و این همنشینی خود آغاز مقایسههای درستتر است که یک بازیگر حرفهای چگونه است؟ چقدر نظم دارد؟ چقدر تمرین و آمادگی دارد؟ چگونه در فهم و تحلیل یک متن میکوشد؟ با چه اتودهایی نقش را برای خود میکند؟ و با چه خلاقیتی نقش را آنگونه که باید بازی میکند؟ و سرانجام در یک گروه هماهنگیها و ترکیبهای بصری چگونه ایجاد میشود و حتی فراتر از یک اجرای معمول، گلاب آدینه مسیر دشوارتری را برای گروه در نظر گرفته بود که افزون بر این موارد، در آواز خوانی و حرکات موزون نیز خود را بهراستی بیازمایند و فراتر از اینها یک فضای عاشقانه و شور و هیجانی را با همین گروه ترکیبی حرفه ایها و آماتورها به بهترین نحو شکل دهد. این همان ایدهآل و مطلوبی است که هر هنرجویی را در بهترین شکل ممکن قرار میدهد. اما پس از این هم وجود دارد که این بازیگران به حال خود رها نشوند چون آسیب جدی را پس از این خواهند خورد اگر توسط دیگران جذب نشوند یا گروه مستقلی نداشته باشند که همچنان بخواهند ادامه دهند همین راه را تا اینکه کاملاً بتوانند در صحنه هویت راستین و مستقلی را در مقام یک بازیگر بیابند.
منتقد
تئاتر آموزشی با آموزش تئاتر زمین تا آسمان فرق میکند و اما این روزها ما در صحنه بیشتر با آموزش تئاتر همراه میشویم؛ و این مسأله چندان مبهم و پیچیده نیست زیرا که گروههای حرفهای و بازیگران و کارگردانان شناخته شده یک دوره آموزشی برگزار میکنند و از ایده تا اجرا یک گروه جوان را آموزش میدهند و ماحصلش را در شکل یک اجرا به صحنه میآورند،در حالی که تئاتر آموزشی، هدفاش آموزش یک سری نکات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی است که بیشتر گروههای مارکسیست برای بالا بردن درک و آگاهی همگانی در نظر میگرفتند که شاید مهمترین آنها برتولد برشت آلمانی و یا آگوستو بال برزیلی باشند. یکی در دوران پیش از جنگ جهانی دوم بهدنبال ارتقای درک سیاسی و اجتماعی تودهها در اروپا برآمده و دومی در برزیل و در کشورهای درحال پیشرفت پس از جنگ جهانی دوم بهدنبال بیان نظرات سیاسی و اجتماعی است.
به هر روی اگر امروز به تماشاخانه ناظرزاده کرمانی بروید و نمایش «موضوع چیه؟» به نویسندگی صحرا رمضانیان و کار مارین ون هولک را ببینید، متوجه این نکته بارز خواهید شد که کارگردان و همسرش، آروند دشت آرای، یک گروه جوان را آموزش دادهاند و حالا به ظاهر در یک وضعیت نمایشی و نه یک درام صرف بهدنبال انتخاب دو برگزیده از سوی تماشاگران هستند که آنها را وارد یک پروژه بازی در فیلم کنند و چیزهایی مانند این... تا اینجا نیت گروه اجرایی بسیار خوب است و پیش برنده مقاصد آموزشی این جوانان جویای نام است اما کامل کننده این راه نیست. اگر بخواهیم یک گام رو به جلو را مثال بزنیم نمایش «دوستان» نوشته کوبه آبه و کار نادر نادرپور است که همین یکی دو هفته پیش در تالار اهورا داشت اجرا میشد و در آن عدهای جوان به چالش کشیده شده بودند که آنها با درک اولیه و مسأله درست خوانی متن و درست حرکت کردن در صحنه بدون ترس و لرز خود را بیازمایند اما این هم همه این راه نیست و فقط یک پله بالاتر از نمایش موضوع چیه؟ هنرجویان را با درک درست حضور در صحنه آشنا کرده و چون ماحصل یک تئاتر کامل نیست بنابراین باید همچنان با این هنرجویان یا دانشجویان مسیر آزمودنی تئاتر را تا یک اجرای کامل که مبتنی بر رعایت دقیق میزانسن و ایجاد حس و یا فضاست، این راه را پیش برد و مثال بارز این روزهایش، همانا اجرای نمایش بانوی محبوب من کار گلاب آدینه که برداشتی از فیلم اقتباسی بانوی زیبای من (نوشته آلن جی لرنر بر اساس نمایشنامه پیگمالیون برنارد شاو ایرلندی) است. نمایش که نزدیک به یکسال و نیم تمرینهایش به درازا کشید و در آن هم هنرجویان حضور داشتند و هم افراد حرفهای و این همنشینی خود آغاز مقایسههای درستتر است که یک بازیگر حرفهای چگونه است؟ چقدر نظم دارد؟ چقدر تمرین و آمادگی دارد؟ چگونه در فهم و تحلیل یک متن میکوشد؟ با چه اتودهایی نقش را برای خود میکند؟ و با چه خلاقیتی نقش را آنگونه که باید بازی میکند؟ و سرانجام در یک گروه هماهنگیها و ترکیبهای بصری چگونه ایجاد میشود و حتی فراتر از یک اجرای معمول، گلاب آدینه مسیر دشوارتری را برای گروه در نظر گرفته بود که افزون بر این موارد، در آواز خوانی و حرکات موزون نیز خود را بهراستی بیازمایند و فراتر از اینها یک فضای عاشقانه و شور و هیجانی را با همین گروه ترکیبی حرفه ایها و آماتورها به بهترین نحو شکل دهد. این همان ایدهآل و مطلوبی است که هر هنرجویی را در بهترین شکل ممکن قرار میدهد. اما پس از این هم وجود دارد که این بازیگران به حال خود رها نشوند چون آسیب جدی را پس از این خواهند خورد اگر توسط دیگران جذب نشوند یا گروه مستقلی نداشته باشند که همچنان بخواهند ادامه دهند همین راه را تا اینکه کاملاً بتوانند در صحنه هویت راستین و مستقلی را در مقام یک بازیگر بیابند.
از هوش تا استعداد؛ مهارتهای والد بودن/3
هوش هیجانی،ضامن موفقیت کودک شما
آزاده سهرابی
روانشناس
تقریباً امروزه بسیاری از تحقیقات و مباحث در حوزه موفقیت مؤید این نکته است که هوش هیجانی یا همان EQ بیشتر ضامن موفقیت یک فرد در آینده است تا IQ یا همان هوش ذاتی. خوشبختانه هوش هیجانی قابل یادگیری است و بیشتر یک مهارت است که در کودکی میتوان به فرزندان آموخت. واقعیت هم این است که در تمام این سالها به والدین و مربیان فرزندانی که ضریب هوشی بالایی دارند و در تربیت آنها نقش ایفا میکنند بارها تذکر داده شده است که ضامن موفقیت این دانشآموزان که در سیستم آموزشی کشور ما به نام دانشآموزان سمپادی جدا میشوند، بالا بردن هوش هیجانی در آنهاست.
حالا دیگر ثابت شده است که یک فرد با ضریب هوشی متوسط اما با هوش هیجانی بالا در هر شغلی میتواند حتی موفقتر از فردی با ضریب هوشی بالا اما هوش هیجانی پایین باشد.
تعاریف زیادی از هوش هیجانی شده و مؤلفههای بسیار زیادی برای آن در نظر گرفته شده است، اما در یک تعریف جامع میتوان هوش هیجانی را توانایی شناخت و پایش احساسات و هیجانات خود و دیگران دانست. در واقع کسانی که هیجانات خود را در درونشان و در روابط تنظیم کنند دارای هوش هیجانی هستند. این افراد براحتی میتوانند از دیدگاه دیگری به داستان میان خود و دیگری نگاه کنند، خودمحور نباشند، همدل باشند، کنترل تکانه داشته باشند و.... این ساختار فرضی کاملاً قابل یادگیری و تقویت است. هر چند برخی فاکتورهای ژنتیکی و نقصهای ساختار مغزی یا خلقوخو میتواند مؤثر باشد، اما تا اندازه بسیار زیادی بالا رفتن هوش هیجانی در افراد اکتسابی است. اگر بهعنوان یک والد در حال خواندن این متن هستید باید مطمئن باشید ضامن موفقیت و آسیبپذیری کمتر فرزند شما در تعاملات اجتماعی فردا و مسیر تحصیلی و شغلی و عاطفیاش این است که هوش هیجانی بالایی داشته باشد. داشتن هوش هیجانی مدیریت در تصمیمگیری را تضمین میکند و نتیجه مؤثر را افزایش میدهد. در این مسیر لازم است شما به فرزندتان یاد بدهید که درک واقعبینانهای از احساسات خود و دیگران داشته باشد. باید او را تشویق کنید در این باره حرف بزند و به او کمک کنید احساساتش را بشناسد و مهمتر اینکه قادر به کنترل تکانههایش از شادی تا خشم باشد. هر چند پیشزمینه این مهارتآموزی این است که والدین خود هوش هیجانی مناسبی داشته باشند. انسان تربیتنیافته نمیتواند مربی خوبی باشد. پس یکی از مهمترین مهارتهای والد بودن این است که تنظیم هیجانی مناسبی داشته باشند. یعنی انعطافپذیری عاطفی هیجانی خوبی در مقابل فرزندانشان و دیگران داشته باشند. بتوانند در مقابل فرزندانشان کنترل تکانه داشته باشند و خوشبین و شاد بودن را در معرض دید فرزندانشان بگذارند، چرا که اینها همگی از مؤلفههای هوش هیجانی است.
در راهبرد با محرکهای هیجانی معمولاً سه دسته مقابله وجود دارد که این مقابلهها از کودکی تا بزرگسالی قابل رصد است و میتواند معیار خوبی برای اینکه بدانید هوش هیجانی در چه سطحی است به دست بدهد. کسانی هستند که در مقابل هر هیجانی بلافاصله واکنش نشان میدهند و کنترل تکانه پایینی دارند. عده دیگر راهبرد مقابلهایشان اجتناب است و خیلی زود قهر میکنند و عده دیگر هر مواجههای را مسألهمحور حل میکنند و در حوزه شناخت مسأله قدم میگذارند و با فاصله واکنش نشان میدهند. دسته سوم همانهایی هستند که هوش هیجانی خوبی دارند. میتوانند به عواطف و هیجانات خود گوش بدهند و بهترین مسیر بروز را پیدا کنند. در این میان یاد دادن مهارت حفظ تماس چشمی فرزندانتان هنگام سخن گفتن با افراد، گوش دادن فعالانه و استفاده از زبان بدن در صحبت کردن میتواند مؤثر باشد. مهمتر از همه اینکه به کودکان باید توجه کرد. کودکانی که نادیده گرفته نمیشوند میتوانند بهتر در مواجهه با احساسات خود به آگاهی برسند. برای کودکانتان بازی طراحی کنید. با زبان بدن و چهره خود حالتی از احساسی مثل خشم یا غم یا شادی را بگیرید و از او بخواهید حدس بزند شما چه احساسی دارید و برای آن احساس شما داستانی بسازد. این روزها کتابهای زیادی درباره شناخت احساسات به کودکان در بازار نشر وجود دارد. از آنها غافل نشوید.
روانشناس
تقریباً امروزه بسیاری از تحقیقات و مباحث در حوزه موفقیت مؤید این نکته است که هوش هیجانی یا همان EQ بیشتر ضامن موفقیت یک فرد در آینده است تا IQ یا همان هوش ذاتی. خوشبختانه هوش هیجانی قابل یادگیری است و بیشتر یک مهارت است که در کودکی میتوان به فرزندان آموخت. واقعیت هم این است که در تمام این سالها به والدین و مربیان فرزندانی که ضریب هوشی بالایی دارند و در تربیت آنها نقش ایفا میکنند بارها تذکر داده شده است که ضامن موفقیت این دانشآموزان که در سیستم آموزشی کشور ما به نام دانشآموزان سمپادی جدا میشوند، بالا بردن هوش هیجانی در آنهاست.
حالا دیگر ثابت شده است که یک فرد با ضریب هوشی متوسط اما با هوش هیجانی بالا در هر شغلی میتواند حتی موفقتر از فردی با ضریب هوشی بالا اما هوش هیجانی پایین باشد.
تعاریف زیادی از هوش هیجانی شده و مؤلفههای بسیار زیادی برای آن در نظر گرفته شده است، اما در یک تعریف جامع میتوان هوش هیجانی را توانایی شناخت و پایش احساسات و هیجانات خود و دیگران دانست. در واقع کسانی که هیجانات خود را در درونشان و در روابط تنظیم کنند دارای هوش هیجانی هستند. این افراد براحتی میتوانند از دیدگاه دیگری به داستان میان خود و دیگری نگاه کنند، خودمحور نباشند، همدل باشند، کنترل تکانه داشته باشند و.... این ساختار فرضی کاملاً قابل یادگیری و تقویت است. هر چند برخی فاکتورهای ژنتیکی و نقصهای ساختار مغزی یا خلقوخو میتواند مؤثر باشد، اما تا اندازه بسیار زیادی بالا رفتن هوش هیجانی در افراد اکتسابی است. اگر بهعنوان یک والد در حال خواندن این متن هستید باید مطمئن باشید ضامن موفقیت و آسیبپذیری کمتر فرزند شما در تعاملات اجتماعی فردا و مسیر تحصیلی و شغلی و عاطفیاش این است که هوش هیجانی بالایی داشته باشد. داشتن هوش هیجانی مدیریت در تصمیمگیری را تضمین میکند و نتیجه مؤثر را افزایش میدهد. در این مسیر لازم است شما به فرزندتان یاد بدهید که درک واقعبینانهای از احساسات خود و دیگران داشته باشد. باید او را تشویق کنید در این باره حرف بزند و به او کمک کنید احساساتش را بشناسد و مهمتر اینکه قادر به کنترل تکانههایش از شادی تا خشم باشد. هر چند پیشزمینه این مهارتآموزی این است که والدین خود هوش هیجانی مناسبی داشته باشند. انسان تربیتنیافته نمیتواند مربی خوبی باشد. پس یکی از مهمترین مهارتهای والد بودن این است که تنظیم هیجانی مناسبی داشته باشند. یعنی انعطافپذیری عاطفی هیجانی خوبی در مقابل فرزندانشان و دیگران داشته باشند. بتوانند در مقابل فرزندانشان کنترل تکانه داشته باشند و خوشبین و شاد بودن را در معرض دید فرزندانشان بگذارند، چرا که اینها همگی از مؤلفههای هوش هیجانی است.
در راهبرد با محرکهای هیجانی معمولاً سه دسته مقابله وجود دارد که این مقابلهها از کودکی تا بزرگسالی قابل رصد است و میتواند معیار خوبی برای اینکه بدانید هوش هیجانی در چه سطحی است به دست بدهد. کسانی هستند که در مقابل هر هیجانی بلافاصله واکنش نشان میدهند و کنترل تکانه پایینی دارند. عده دیگر راهبرد مقابلهایشان اجتناب است و خیلی زود قهر میکنند و عده دیگر هر مواجههای را مسألهمحور حل میکنند و در حوزه شناخت مسأله قدم میگذارند و با فاصله واکنش نشان میدهند. دسته سوم همانهایی هستند که هوش هیجانی خوبی دارند. میتوانند به عواطف و هیجانات خود گوش بدهند و بهترین مسیر بروز را پیدا کنند. در این میان یاد دادن مهارت حفظ تماس چشمی فرزندانتان هنگام سخن گفتن با افراد، گوش دادن فعالانه و استفاده از زبان بدن در صحبت کردن میتواند مؤثر باشد. مهمتر از همه اینکه به کودکان باید توجه کرد. کودکانی که نادیده گرفته نمیشوند میتوانند بهتر در مواجهه با احساسات خود به آگاهی برسند. برای کودکانتان بازی طراحی کنید. با زبان بدن و چهره خود حالتی از احساسی مثل خشم یا غم یا شادی را بگیرید و از او بخواهید حدس بزند شما چه احساسی دارید و برای آن احساس شما داستانی بسازد. این روزها کتابهای زیادی درباره شناخت احساسات به کودکان در بازار نشر وجود دارد. از آنها غافل نشوید.
آثار مقدم در موزههای جهانی در حال نمایش است
هنگامه معمری
گالری دار
نمایشگاه انفرادی «سرزمین عجایب من» اثر ارسیا مقدم این روزها در گالری شیرین برپاست. این نمایشگاه که از 16 اردیبهشت ماه برپا شده تا 2 خرداد ماه 1401 هم ادامه دارد. نمایشگاه این هنرمند بینالمللی را که آثارش خیلی مورد توجه اهالی هنر در دنیا قرار گرفته، پیشنهاد میکنم تا مخاطبان و دوستداران عرصه تجسمی، ببینند. هنر ایران همیشه یا خیلی شمایلی بوده یا تداعیکننده هنر همزمان خودش بوده است. ارسیا مقدم از معدود هنرمندانی است که در لحظه مواجهه با او متوجه میشویم که تجربه زیسته خود را میکشد. او لحظه و اتفاقاتی که در زندگیاش افتاده را به تصویر میکشد. و به نوعی باید گفت که او با نقاشیهایش زندگی میکند. خاصیت مهم اجرا کردن کارهایش این است که برای بیان این تجربه شخصیاش نیازمند هیچ تکنیک یا بسته سبک شناسانه مشخص نیست. و همین خاصیت ناب باعث میشود که آثارش به شکل عمیقی روی بینندهاش اثر بگذارد.
این موضوع را نمیتوان نادیده گرفت که هنر ارسیا با نواکسپرسیونیسم لایپزیک و جنبش رادیکال فیگوراتیو انگلستان که اکنون هست، همزمان شده است. و این در توجه بینالمللی به آثارش بسیار مؤثر بوده است. به خاطر همین دلایلی که گفتم آثار او در موزههای مختلف جهانی در حال نمایش است. موزه هنرهای پاریس، موزه تایپه و... از او کار خریداری کرده است. از کارهای او نگهداری میشود و مجموعه داران بزرگ خارجی آثار او را به وفور خریدهاند و کماکان به آثارش علاقه بسیاری نشان دادهاند. و با توجه به چنین اتفاقاتی آینده بسیار خوبی برای این هنرمند میتوان پیشبینی کرد. باید بگویم که جرمانو چلانت که یکی از منتقدان بزرگ هنر در دنیا بود قبل از مرگش از او تقدیر کرده بود.
سرزمین عجایب من
ارسیا مقدم
گالری شیرین
16 اردیبهشت الی 2 خرداد
گالری دار
نمایشگاه انفرادی «سرزمین عجایب من» اثر ارسیا مقدم این روزها در گالری شیرین برپاست. این نمایشگاه که از 16 اردیبهشت ماه برپا شده تا 2 خرداد ماه 1401 هم ادامه دارد. نمایشگاه این هنرمند بینالمللی را که آثارش خیلی مورد توجه اهالی هنر در دنیا قرار گرفته، پیشنهاد میکنم تا مخاطبان و دوستداران عرصه تجسمی، ببینند. هنر ایران همیشه یا خیلی شمایلی بوده یا تداعیکننده هنر همزمان خودش بوده است. ارسیا مقدم از معدود هنرمندانی است که در لحظه مواجهه با او متوجه میشویم که تجربه زیسته خود را میکشد. او لحظه و اتفاقاتی که در زندگیاش افتاده را به تصویر میکشد. و به نوعی باید گفت که او با نقاشیهایش زندگی میکند. خاصیت مهم اجرا کردن کارهایش این است که برای بیان این تجربه شخصیاش نیازمند هیچ تکنیک یا بسته سبک شناسانه مشخص نیست. و همین خاصیت ناب باعث میشود که آثارش به شکل عمیقی روی بینندهاش اثر بگذارد.
این موضوع را نمیتوان نادیده گرفت که هنر ارسیا با نواکسپرسیونیسم لایپزیک و جنبش رادیکال فیگوراتیو انگلستان که اکنون هست، همزمان شده است. و این در توجه بینالمللی به آثارش بسیار مؤثر بوده است. به خاطر همین دلایلی که گفتم آثار او در موزههای مختلف جهانی در حال نمایش است. موزه هنرهای پاریس، موزه تایپه و... از او کار خریداری کرده است. از کارهای او نگهداری میشود و مجموعه داران بزرگ خارجی آثار او را به وفور خریدهاند و کماکان به آثارش علاقه بسیاری نشان دادهاند. و با توجه به چنین اتفاقاتی آینده بسیار خوبی برای این هنرمند میتوان پیشبینی کرد. باید بگویم که جرمانو چلانت که یکی از منتقدان بزرگ هنر در دنیا بود قبل از مرگش از او تقدیر کرده بود.
سرزمین عجایب من
ارسیا مقدم
گالری شیرین
16 اردیبهشت الی 2 خرداد
این کتاب ما را به بنبست نمیرساند!
تهمینه حدادی
روزنامهنگار
کتاب «بنبست» داستانی در ظاهر پیچیده اما اثری ماندگار و آموزشی برای نوجوانان و بزرگسالان است. این رمان از آن دست کتابهایی است که موضوع آن کمتر در محافل و مباحث حوزه کودک و نوجوان مطرح میشود و نقشی بزرگ در آموزش رفتارهای اجتماعی، خودشناسی، تعامل سازنده، شناخت تفاوتها و البته یادگیری برابری و احترام به تفاوتهای فیزیکی و روانی دیگر افراد جامعه دارد.
«بنبست» داستان پسر نوجوانی به نام دین واشنگتن است. داستان با روایت پرخاشگری مستمر این نوجوان آغاز میشود. او عادت دارد دیگر بچهها را کتک بزند و حقش را با تمسخر و تخریب دیگران بگیرد. اما شیوه زندگی او با ورود فردی متفاوت به زندگیاش تغییر میکند. نقطه اوج داستان در همان ابتدای رمان شکل میگیرد. پسری در آن سوی خیابان مشغول تماشای کتککاری دین با هممدرسهایهایش است. دین به پسرک میگوید که عادت ندارد دو گروه از آدمها را کتک بزند، یکی دخترها و دیگری افرادی مانند بیلی. اما بیلی دی چرا نباید کتک بخورد؟ چون او مبتلا به سندروم داون است. بعدتر در ادامه داستان که دین شیوه نگرش اش را تغییر میدهد و به قطع و یقین میفهمد که بیلی همتراز و حتی هوشمندتر از اوست از رفتار دیگر آدمها و نگاه تحقیرآمیز آنان به دوستش عذاب میکشد، اما بیلی آنقدر باهوش است که به دین یادآوری میکند که خود او هم روزی نگاهی ترحمانگیز به دخترها و افراد مبتلا به سندروم داون داشته است.
آنچه خواندید تمام داستان این رمان نیست. دین و بیلی هردو دنبال پدرهای خود میگردند، مشکلات شبیه به هم دارند و مخاطب از اواسط داستان میداند که خشونتهای بیدلیل دین و اندوه بزرگ بیلی از نبود پدرهایی شکل گرفته که آنها را ترک کردهاند. این دو نوجوان هردو دنبال پدرهایشان میگردند اما بالاخره در کنار هم و بواسطه آزمون و خطا یاد میگیرند زندگی آنها نباید شبیه به دیگران باشد و آنها داشتههایی دارند که میتوانند خلأهای موجود در زندگیشان را با این توانمندیها سر و سامان دهند.
اما چه چیز باعث میشود تا خواندن این کتاب به نوجوانهای بالای ۱۲ سال و البته بزرگسالان توصیه شود؟ چندسالی است که رمانهای نوجوان رنگ و بویی اجتماعی گرفتهاند. آنها به مشکلات واقعی کودکان و نوجوانان میپردازند. در این رمانها مسائلی به روز مطرح میشود که بین بچههای سرتاسر دنیا مشترک است؛ فقر،والدینی که دچار مشکلات و درگیریاند، بیماری، مرگ، خشونت، دوست بد، اعتیاد، اندیشههای نژادپرستانه و سایر مسائلی که افراد با آنها روبهرو هستند اما پاسخ درستی به سؤالات درونی آنها داده نمیشود. ارین جیدلنگ هم در این اثر خود هوشمندانه سراغ بعضی از این موضوعات رفته است. او به خواننده نوجوان کمک میکند تا خود را بشناسد، مسائل زندگی خود را بزرگترین بحران قرن تصور نکند و البته از نگاه برتری جویانه فاصله بگیرد. از سویی همانطور که خواندید این کتاب بهطور مفصل درباره افراد مبتلا به سندروم داون است؛ افرادی که ممکن است اغلب ما بهدلیل عدم شناخت کافی به قضاوت توانمندیها و دانششان بنشینیم. این کتاب توسط کیوان عبیدی آشتیانی ترجمه و با ویرایش آتوسا صالحی در نشر افق منتشر شده است.
روزنامهنگار
کتاب «بنبست» داستانی در ظاهر پیچیده اما اثری ماندگار و آموزشی برای نوجوانان و بزرگسالان است. این رمان از آن دست کتابهایی است که موضوع آن کمتر در محافل و مباحث حوزه کودک و نوجوان مطرح میشود و نقشی بزرگ در آموزش رفتارهای اجتماعی، خودشناسی، تعامل سازنده، شناخت تفاوتها و البته یادگیری برابری و احترام به تفاوتهای فیزیکی و روانی دیگر افراد جامعه دارد.
«بنبست» داستان پسر نوجوانی به نام دین واشنگتن است. داستان با روایت پرخاشگری مستمر این نوجوان آغاز میشود. او عادت دارد دیگر بچهها را کتک بزند و حقش را با تمسخر و تخریب دیگران بگیرد. اما شیوه زندگی او با ورود فردی متفاوت به زندگیاش تغییر میکند. نقطه اوج داستان در همان ابتدای رمان شکل میگیرد. پسری در آن سوی خیابان مشغول تماشای کتککاری دین با هممدرسهایهایش است. دین به پسرک میگوید که عادت ندارد دو گروه از آدمها را کتک بزند، یکی دخترها و دیگری افرادی مانند بیلی. اما بیلی دی چرا نباید کتک بخورد؟ چون او مبتلا به سندروم داون است. بعدتر در ادامه داستان که دین شیوه نگرش اش را تغییر میدهد و به قطع و یقین میفهمد که بیلی همتراز و حتی هوشمندتر از اوست از رفتار دیگر آدمها و نگاه تحقیرآمیز آنان به دوستش عذاب میکشد، اما بیلی آنقدر باهوش است که به دین یادآوری میکند که خود او هم روزی نگاهی ترحمانگیز به دخترها و افراد مبتلا به سندروم داون داشته است.
آنچه خواندید تمام داستان این رمان نیست. دین و بیلی هردو دنبال پدرهای خود میگردند، مشکلات شبیه به هم دارند و مخاطب از اواسط داستان میداند که خشونتهای بیدلیل دین و اندوه بزرگ بیلی از نبود پدرهایی شکل گرفته که آنها را ترک کردهاند. این دو نوجوان هردو دنبال پدرهایشان میگردند اما بالاخره در کنار هم و بواسطه آزمون و خطا یاد میگیرند زندگی آنها نباید شبیه به دیگران باشد و آنها داشتههایی دارند که میتوانند خلأهای موجود در زندگیشان را با این توانمندیها سر و سامان دهند.
اما چه چیز باعث میشود تا خواندن این کتاب به نوجوانهای بالای ۱۲ سال و البته بزرگسالان توصیه شود؟ چندسالی است که رمانهای نوجوان رنگ و بویی اجتماعی گرفتهاند. آنها به مشکلات واقعی کودکان و نوجوانان میپردازند. در این رمانها مسائلی به روز مطرح میشود که بین بچههای سرتاسر دنیا مشترک است؛ فقر،والدینی که دچار مشکلات و درگیریاند، بیماری، مرگ، خشونت، دوست بد، اعتیاد، اندیشههای نژادپرستانه و سایر مسائلی که افراد با آنها روبهرو هستند اما پاسخ درستی به سؤالات درونی آنها داده نمیشود. ارین جیدلنگ هم در این اثر خود هوشمندانه سراغ بعضی از این موضوعات رفته است. او به خواننده نوجوان کمک میکند تا خود را بشناسد، مسائل زندگی خود را بزرگترین بحران قرن تصور نکند و البته از نگاه برتری جویانه فاصله بگیرد. از سویی همانطور که خواندید این کتاب بهطور مفصل درباره افراد مبتلا به سندروم داون است؛ افرادی که ممکن است اغلب ما بهدلیل عدم شناخت کافی به قضاوت توانمندیها و دانششان بنشینیم. این کتاب توسط کیوان عبیدی آشتیانی ترجمه و با ویرایش آتوسا صالحی در نشر افق منتشر شده است.
هنرمندان در فضای مجازی
تولیدات تازه آثار سینمایی، اجراهای تئاتر و کنسرتهای موسیقی در کنار بازگشایی سی و سومین نمایشگاه کتاب از چهارشنبه بیست و یکم اردیبهشت ماه از روزهای رونق و بهار فرهنگ و هنر نشان دارد. بازتاب این رونق را میتوان در صفحات مجازی اهالی فرهنگ و هنر دید.
چهرهها
سیامک صفری همزمان با باز شدن بلیتفروشی نمایش «توپ شناور» از پوستر این نمایش در صفحه اینستاگرامش رونمایی کرده است. «توپ شناور» به کارگردانی سیامک صفری بر اساس نمایشنامه «بالابر غذا» نوشته هارولد پینتر با بازی سیامک صفری، مجتبی بیات، مهدی رضایی اردیبهشت و خردادماه امسال در تماشاخانه سپند سالن شماره یک، ساعت 21 روی صحنه میرود.
علیرضا قربانی در صفحه اینستاگرام خود خبر داده که اجرای کنسرت «با من بخوان» در تبریز برای آخرین بار تمدید شده است. تاریخ آخرین اجرا 27 اردیبهشت ماه در سالن همایشهای بینالمللی خاوران خواهد بود. این خواننده ارکستر ملی از ۲۵ اردیبهشت ماه سال جاری در این سالن «با من بخوان» را به اجرا درخواهد آورد. این آلبوم به آهنگسازی حسام ناصری و خوانندگی علیرضا قربانی در ۱۰ ترک ساخته شده است که در قالب تور کنسرت در شهرهای مختلف ایران به اجرا درآمده است.
حمید متبسم، آهنگساز و نوازنده تار و سهتار و از بنیانگذاران گروه دستان نیز از برگزاری کنسرت «نغمههای دور و نزدیک» توسط این گروه در تور اروپا خبر داده است.
پیمان خاکسار با اشتراک گذاشتن تصویری از کتاب «هر چه باداباد» استیو تولتز بخشی از ریویو استوارت کلی بر این کتاب را که در روزنامه اسکاتمن از قدیمیترین روزنامههای اسکاتلند منتشر شده ، بازنشر کرده است. در بخشی از این ریویو آمده است: «داستان استیو تولتز درباره آدم بدبینی که میمیرد و در آخرت چتر درست میکند هم در احساساتگرایی و هم در نقد بیرحمانه به یک اندازه درخشان است. استیو تولتز بزرگترین رماننویسِ با سبکِ نویسندگان اهل اروپای مرکزیِ استرالیا است.»
صابر ابر پس از بازدید از نمایشگاه نقاشی «بربادرفته» که توسط پویا آریانپور با همکاری پروژههای مریم مجد و گالری دستان برگزار شده است، در توصیف این نمایشگاه نوشته: «این بغض عجیبی را که از دیدنِ این زیبایی با شکوه پُر نور با خودم از کارخانه قند در حومه تهران به خانه میبرم ، از یاد نخواهم بُرد.»
نوید محمودی حدود یک هفتهای است که به صورت قطرهچکانی، اطلاعات اولین تجربه سریالسازیاش در شبکه نمایش خانگی را منتشر میکند. او که این سریال را چراغ خاموش و در سکوت خبری کلید زد در آخرین خبر از این سریال از حضور هادی حجازیفر خبر داده است. سریال «پوست شیر» به کارگردانی جمشید محمودی و تهیهکنندگی نوید محمودی هماکنون در مرحله فیلمبرداری قرار دارد و از جمله تولیدات اختصاصی پلتفرم «فیلم نت» محسوب میشود. «پوست شیر» دومین حضور هادی حجازیفر در شبکه نمایش خانگی است. حجازیفر و شهاب حسینی برای اولین بار در این سریال مقابل یکدیگر ایفای نقش میکنند.
حمیدرضا شاهآبادی پژوهشگر تاریخ، داستاننویس و نمایشنامهنویس معاصر تصویری از انتشار رمان «کابوسهای خندهدار» در هفته پیشرو خبر داده است: «این رمان در آخرین روزهای سال گذشته منتشر شد اما ناشر بنا به دلایل حرفهای تصمیم گرفت آن را بعد از ماه رمضان و در آستانه نمایشگاه کتاب توزیع کند. حالا زمان توزیع کتاب رسیده و رمانی که عاشقانه دوستش دارم در اختیار خوانندگان قرار میگیرد.» او از علاقهمندان درخواست کرده تا چهارشنبه و شروع نمایشگاه کتاب صبر کنند و آن را با تخفیف از غرفه نشر افق در نمایشگاه خریداری کنند.
دیگه چه خبر
استقبال نسل کودک و نوجوان از جلسه قصهگویی شرمین نادری در تصویری زیبا از سوی عبدالحکیم بهار از چهرههای فعال مروج کتابخوانی بازنشر شده است. او در این باره نوشته است: «سالن پر از غنچههایی بود که برای شنیدن قصه در باغ کتابخانه جمع شده بودند... بچهها در عصر روز هفده اردیبهشت، یک بار دیگر طعم قصهگویی شرمین نادری را چشیدند. - یک قصه؟ نه! _دو قصه؟ نه...! پس چند قصه؟ خیلی قصه...! چقدر برای بچهها این لحظات زیبا بود...!»
چهرهها
سیامک صفری همزمان با باز شدن بلیتفروشی نمایش «توپ شناور» از پوستر این نمایش در صفحه اینستاگرامش رونمایی کرده است. «توپ شناور» به کارگردانی سیامک صفری بر اساس نمایشنامه «بالابر غذا» نوشته هارولد پینتر با بازی سیامک صفری، مجتبی بیات، مهدی رضایی اردیبهشت و خردادماه امسال در تماشاخانه سپند سالن شماره یک، ساعت 21 روی صحنه میرود.
علیرضا قربانی در صفحه اینستاگرام خود خبر داده که اجرای کنسرت «با من بخوان» در تبریز برای آخرین بار تمدید شده است. تاریخ آخرین اجرا 27 اردیبهشت ماه در سالن همایشهای بینالمللی خاوران خواهد بود. این خواننده ارکستر ملی از ۲۵ اردیبهشت ماه سال جاری در این سالن «با من بخوان» را به اجرا درخواهد آورد. این آلبوم به آهنگسازی حسام ناصری و خوانندگی علیرضا قربانی در ۱۰ ترک ساخته شده است که در قالب تور کنسرت در شهرهای مختلف ایران به اجرا درآمده است.
حمید متبسم، آهنگساز و نوازنده تار و سهتار و از بنیانگذاران گروه دستان نیز از برگزاری کنسرت «نغمههای دور و نزدیک» توسط این گروه در تور اروپا خبر داده است.
پیمان خاکسار با اشتراک گذاشتن تصویری از کتاب «هر چه باداباد» استیو تولتز بخشی از ریویو استوارت کلی بر این کتاب را که در روزنامه اسکاتمن از قدیمیترین روزنامههای اسکاتلند منتشر شده ، بازنشر کرده است. در بخشی از این ریویو آمده است: «داستان استیو تولتز درباره آدم بدبینی که میمیرد و در آخرت چتر درست میکند هم در احساساتگرایی و هم در نقد بیرحمانه به یک اندازه درخشان است. استیو تولتز بزرگترین رماننویسِ با سبکِ نویسندگان اهل اروپای مرکزیِ استرالیا است.»
صابر ابر پس از بازدید از نمایشگاه نقاشی «بربادرفته» که توسط پویا آریانپور با همکاری پروژههای مریم مجد و گالری دستان برگزار شده است، در توصیف این نمایشگاه نوشته: «این بغض عجیبی را که از دیدنِ این زیبایی با شکوه پُر نور با خودم از کارخانه قند در حومه تهران به خانه میبرم ، از یاد نخواهم بُرد.»
نوید محمودی حدود یک هفتهای است که به صورت قطرهچکانی، اطلاعات اولین تجربه سریالسازیاش در شبکه نمایش خانگی را منتشر میکند. او که این سریال را چراغ خاموش و در سکوت خبری کلید زد در آخرین خبر از این سریال از حضور هادی حجازیفر خبر داده است. سریال «پوست شیر» به کارگردانی جمشید محمودی و تهیهکنندگی نوید محمودی هماکنون در مرحله فیلمبرداری قرار دارد و از جمله تولیدات اختصاصی پلتفرم «فیلم نت» محسوب میشود. «پوست شیر» دومین حضور هادی حجازیفر در شبکه نمایش خانگی است. حجازیفر و شهاب حسینی برای اولین بار در این سریال مقابل یکدیگر ایفای نقش میکنند.
حمیدرضا شاهآبادی پژوهشگر تاریخ، داستاننویس و نمایشنامهنویس معاصر تصویری از انتشار رمان «کابوسهای خندهدار» در هفته پیشرو خبر داده است: «این رمان در آخرین روزهای سال گذشته منتشر شد اما ناشر بنا به دلایل حرفهای تصمیم گرفت آن را بعد از ماه رمضان و در آستانه نمایشگاه کتاب توزیع کند. حالا زمان توزیع کتاب رسیده و رمانی که عاشقانه دوستش دارم در اختیار خوانندگان قرار میگیرد.» او از علاقهمندان درخواست کرده تا چهارشنبه و شروع نمایشگاه کتاب صبر کنند و آن را با تخفیف از غرفه نشر افق در نمایشگاه خریداری کنند.
دیگه چه خبر
استقبال نسل کودک و نوجوان از جلسه قصهگویی شرمین نادری در تصویری زیبا از سوی عبدالحکیم بهار از چهرههای فعال مروج کتابخوانی بازنشر شده است. او در این باره نوشته است: «سالن پر از غنچههایی بود که برای شنیدن قصه در باغ کتابخانه جمع شده بودند... بچهها در عصر روز هفده اردیبهشت، یک بار دیگر طعم قصهگویی شرمین نادری را چشیدند. - یک قصه؟ نه! _دو قصه؟ نه...! پس چند قصه؟ خیلی قصه...! چقدر برای بچهها این لحظات زیبا بود...!»
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
سخن روز
-
نمایشگاه قرآن پل ارتباطی میان مخاطبان و محافل معنوی است
-
تئاتر آموزشی یا آموزش تئاتر
-
هوش هیجانی،ضامن موفقیت کودک شما
-
آثار مقدم در موزههای جهانی در حال نمایش است
-
این کتاب ما را به بنبست نمیرساند!
-
هنرمندان در فضای مجازی
-
عکس نوشت
اخبارایران آنلاین